۱۳۸۷ شهریور ۳۱, یکشنبه

رباعی 93



ما یوسف و کاروان به چاهم ناید
شب تیره برون منجی و ماهم ناید
رهزن چه کند جز جلق و جز اسمتنا
گر کون به دو پا خود سر راهم ناید

هیچ نظری موجود نیست: