۱۳۸۷ دی ۱۶, دوشنبه

رباعی 115


دور از همه دنیا و دنی اصحابش
آنم که شبی روز نسازد خوابش
خواهد که زند به مردمان کیر الله
زینرو بگزیده نبی از اعرابش

۱۳۸۷ دی ۱۵, یکشنبه

رباعی 114



از درد مداوم به کجا بگریزم
تا کی به زمین افتم و هی برخیزم
لبخند مرا دیدی و خواهی هم دید
با کون تو اما که چنان چنگیزم